حکمت و هنر ایرانی در تراژدی رستم و اسفندیار

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران

چکیده

مدارک و شواهد تدوین شده در این نوشته نشان می دهد  رزمنامه رستم و اسفندیار غمنامه ای بزرگ ، برای فرهیختگان ، نقالان و مردمان نیک اندیش ایران زمین است. در این دفتر ریشه های عقیدتی و آیینی این نبرد تراژیک و عوارض آن بحث و بررسی می شود تا روشن شود جنگ از تنور شهوات و هوای نفس دو پهلوان نامدار شعله و گرما نمی گیرد. شناخت چهره جنگ افروزان پشت صحنه ثابت میکند فاجعه تراژیک میدان نبرد ریشه در باورهای عقیدتی و قدرت طلبی مدعیان دین نوین دارد . قربانی شدن شرافت انسان در برابر شهوات و تمایلات قدرت طلبان همیشه در تاریخ ایران جاری و ساری است.  این تنوع معنایی  و تکثر مفهومی در ادبیات حماسی ،تراژدی رستم و اسفندیار  را در جایگاهی ممتاز و ارزشمند قرار داده است.  در واقع این عظمت و توجه خاص اندیشمندان به داستان جاویدان شاهنامه  ناشی از توصیف و ترسیم زیبای "نکبت قدرت طلبی" در بین خواص  به قلم حکیم فردوسی است. نمایش جبر سرنوشت و بحران و  کشمکش بر سر دستیابی به قدرت با ابزار دینی یا غیر دینی اساس و بن مایه هماوردی تراژدی ایرانی و یونانی است. گشتاسب پادشاهی را از پدرش لهراسب می خواهد و چون به دست نمی آورد به روم می گریزد به یاری دشمنان به سلطنت می رسد و لهراسب گوشه نشین می شود. گشتاسب فرزندش اسفندیار را که اعجاز مینوی در جسم وجان دارد به بند می کشد ، رویین تن  را آگاهانه در برابر رستم دستان قرار می دهد تا شاهزاده فرزانه  نتواند تاج شاهی را تصاحب کند. حکمت و هنر فردوسی در دانه های معنی و در پیمانه داستانهای شاهنامه برای اهل نظر قابل مشاهده و دیدنی است . چگونگی تقدیم شاهنامه به سلطان محمود نیز حکیمانه است . استاد طوس خون دل خورد خاموش ماند تا صدای شاهنامه در گنبد دوار یادگار بماند.