1
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی مشهد
2
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند
چکیده
بسیاری از نویسندگان و هنرمندان معاصر با به کارگیری اسطوره و آیین برآن بودهاند تا ذهن مغشوش انسان امروز که در دنیای مدرن گرفتارست را به آرامش روزگار انسان نخستین بازگردانند و او را بار دیگر در فرهنگ فراموششدهاش غرقه کنند. سینمای بیضایی بهترین نمونة بازتاب فرهنگ و رسوم در عرصة ادبیات و هنر است چرا که با اسطوره و آیین پیوندی ناگسستنی دارد. اجرای آیینِ هزارههای کهن در سینمای بیضایی به کمک عنصر تعلیق و همچنین پرداخت آیین به عنوان داستان اصلی فیلم به خوبی کاربرد و کنش تعلیقِ آیین را در سینمای وی نشان میدهد. بیضایی هنرمندانه با بهکارگیری تعلیق و همکنشی ِعناصر مهمی چون زمان، مکان و شخصیت، داستانی آیینی و باستانی را پیش روی مخاطب قرار میدهد. نگارنده در این جستار، کیفیت تعلیقِ آیین در چهار اثر غریبه و مه، چریکه تارا، مرگ یزدگرد و مسافران بیضایی را بررسی میکند و به شیوة نشانهشناسی به بررسی آیین به عنوان یک نشانة اجتماعی و از میان نظامهای نشانهای به بررسی زمان، مکان و شخصیت که در دستة رمزگان اجتماعی قرار میگیرند، میپردازد، همچنین به چگونگی اجرای آیینها در فیلمهای موردنظر نیز توجه میکند و به این نتیجه میرسد که در این آثار، تعلیق آیین در سه سطح زمان، مکان و شخصیت روی میدهد و خود باعث پیچیدگی و ابهام هنری در پیرنگ داستان میشود. علاوه براین، دریافت معنای آیینی فیلم با روش نشانهشناسی فیلم صورت میگیرد و ساختة روابط بین نشانهها و نظامهای نشانهای (سطوح سهگانه) فیلم است. از آنجا که این عناصر از مهمترین عناصر داستان هستند، این پژوهش میتواند با بررسی آنها و نقد آیین در آثار بیضایی که روساختی از فیلمنامههای وی هستند به خوبی پیوند ادبیات و سینما را روشن سازد.